...
سلام کوچولوی دوست داشتنی من،عزیز مامان.قربونت برم. انگور شیرینم.سه روز دیگه هفته ی نهمم تموم میشه این هفته اندازه ی انگور شدی.قربون بزرگ شدنت برم من.جیگر طلای مامان. یکشنبه نوبت دکتر دارم،لحظه شماری میکنم که یکشنبه بشه وبتونم صدای قلب قشنگت بشنوم.ی کمی البته خیلی کم استرس دارم که میدونم با شنیدن صدای قلبت خیالم راحت میشه.انشاالله. عزیزم امروز دو ماهگیه دوران جنینیت تموم شد و فردا انشاالله سه ماهگی را شروع میکنیم. راستش بخوای این روزا حالم خوب نیست.ببخشید همش حالت تهوع دارم.جدیدا اشتهام کم شده،خلاصه اینکه اینا همش فدای ی تار موت نانازم به برای اومدنت همه سختی ها را به جون میخرم. راستی جمعه شبم عروسی پسر عموی بابایی دعوتیم...
نویسنده :
مامان سمیه
22:27